كنار آب

ساخت وبلاگ
مشهدم  آفتاب ِسَر ِپاييز رو كُل پنجره هاي بي پرده ي اينجاست  تام فُرد ميزنم ،اتفاقي و بي حواس  كل مشهد بوي تو رو ميگيره  بوي روزاي آخرمون  تو درياكنار بوي تو كه مريض بودي تو اون روزا  من كه بي قرارت ب كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 131 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

از كارِن كيسي ميخونم  براي سومين بار كتاب ِسبز كوچيكي رو كه قبل كلاس جانور با دكتر آهنگراني از زير هتل مرجان از نمايشگاه فصلي خريدم،مي خونم ... شاين ِنقره اي ِماي زده ام روي لبم. رو به روي تي وي نشستم كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 168 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

هرگز فكر نميكردم 
در روزهاي بيست و چهارسالگي 
دوباره بي قرار شوم 
و كاري از دستم برنيايد جز دعا.....
دوباره بي قرار ترينم ..
فراموش كرده بودم كه ممكن است دوباره أصل زندگي ام تكان بخواد...
تو را هيچ كس از من نميتواند بگير جز خود خدا  ....
كنار آب...
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

سلام زيباي من  من تورا دوست دارم اما بيشتر اوقات شكل اين دوست داشتن زشت مي شود! ميدانم وقتي كه ترس به سراغت مي آيد و عصباني  مي شوي ناديده ات ميگيرم .... يا زماني كه استرس داري و بي قرار مي شوي در آن كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 180 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

هميشه نيمه ي خالي ليوان را مي ديد ، مي گفت آينده نگر است ..هشدار را خيلي قبل تر از رسيدن به مسير مي داد. مهربان بود اما هميشه تهديد مي كرد اگر آن نشود اين مي شود . هميشه ، بايد و حتمن در كار بود و اي كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

  بعضي رويا ها رفته اند و زمانشان سررسيده و تاريخشان به شدت گذشته. بعضي روياها دروغي بيش نيستند كه ادمي هرشب وقت خواب براي خودش و براي فرار از واقعيت مي بافد و صبح واقعيت كه رشته شده ي روياهاي ديشب وق كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

تكه هايي از يك كل منسجم  روي ميز گذاشته شده حالا خورشيد ديده ميشه  صبحونه حاضر شده  دلم منتظر نشسته تا تو بياي پشت در يك مرد رو با لباس سفيد ميبينم اما تو سه ساعت قبل با لباس سرمه اي رفته بودي براي ثا كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

چهار و پنجاه دقيقه عصر داره غروب ميشه  هواي باروني و پُر مه و كيك هويج و قهوهمارتيك مي خونه "تا فقط يك بار ببينم روي تو"بعد كلي مهموني ِقشنگ قشنگ باز دلم تنگه براي رفتنت دوس دارم اين روزاي آخر مدام كن كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

اِسفندي كه تا امروزش هر روز خوابيدم !  ساعت دو نيم و ظهر بيدار ميشم با چشماي بسته روزهاي آينده رو ميبينم ..من و تو ،توي شلوغي شباي عيد در حال خوش گذروني تو آمل ِقشنگ ِتموم شده ..حتمن به روسري فروشي مح كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 149 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36

نصف شبه ..بي حواس جلوي تي وي روي اِل ِ خوش رنگي دراز كشيدم به ريسه هاي ديوار با گوشه ي چشمَم نگاه مي كنم رطوبت ِاين شهر اين خونه رو برداشته سوپ جويِ خوش بويي روي گاز غُل غُل مي كند خواب و بيدارم خيس ع كنار آب...ادامه مطلب
ما را در سایت كنار آب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziba1994 بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 3:36